کد مطلب:140455 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:113
آمدن جنیان به یاری امام غریب
مرحوم طریحی در منتخب می فرماید:
هنگامی كه امام علیه السلام در سرزمین كربلاء غریب و بی یاور ماند فوج فوج از اجنه خدمت آن سرور آمده و به پایبوسی امام علیه السلام مشرف شده و عرض كردند:
یا حسین نحن انصارك فمرنا بامرك ما تشاء فلو امرتنا بقتل كل عدولكم لفعلنا.
(ای حسین ما یاوران تو هستیم پس آنچه خواهی بما فرمان بده، اگر به ما امر كنی كه تمام دشمنانت را بكشیم البته این كار را خواهیم نمود)
حضرت در حق ایشان دعا نمود و فرمود:
جزاكم الله خیرا انی لا اخالف قول جدی (خدا به شما جزای خیر دهد من مخالفت فرمان جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله را نمی كنم جدم به من فرموده:
ان الله شاء یراك مقتولا ملطخا بدمائك مخضبا شیبك بدمائك مذبوحا من قفاك مشیت حضرت باری عز اسمه درباره تو چنین جاری شده كه كشته و به خون آغشته ات بیند، ریشت را غرقه به خون و سرت را از قفا بریده ببیند.
سپس حضرت به ایشان فرمودند:
این خواست خدا درباره من بود و اما مشیت الهی درباره ناموس و عیالم، جدم فرمود:
نور دیده، و قد شاء الله ان یری حرمك سبایا علی اقطاب المطایا.
خدا خواسته حرم تو كه حرم عصمت و طهارتند اسیروار بر شتران بی جهاز سوار شوند و به شهر و دیارشان ببرند و انی و الله ساصبر ای پادشاه جن به ذات اقدس الهی من بخواست خدا و اشاره رسولش صبر نموده و برای كشته شدن آماده ام و تن به اسیری اهل و عیالم داده ام و خدا احكم الحاكمین می باشد.
هنگامی كه امام علیه السلام در سرزمین كربلاء غریب و بی یاور ماند فوج فوج از اجنه خدمت آن سرور آمده و به پایبوسی امام علیه السلام مشرف شده و عرض كردند:
یا حسین نحن انصارك فمرنا بامرك ما تشاء فلو امرتنا بقتل كل عدولكم لفعلنا.
(ای حسین ما یاوران تو هستیم پس آنچه خواهی بما فرمان بده، اگر به ما امر كنی كه تمام دشمنانت را بكشیم البته این كار را خواهیم نمود)
حضرت در حق ایشان دعا نمود و فرمود:
جزاكم الله خیرا انی لا اخالف قول جدی (خدا به شما جزای خیر دهد من مخالفت فرمان جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله را نمی كنم جدم به من فرموده:
ان الله شاء یراك مقتولا ملطخا بدمائك مخضبا شیبك بدمائك مذبوحا من قفاك مشیت حضرت باری عز اسمه درباره تو چنین جاری شده كه كشته و به خون آغشته ات بیند، ریشت را غرقه به خون و سرت را از قفا بریده ببیند.
سپس حضرت به ایشان فرمودند:
این خواست خدا درباره من بود و اما مشیت الهی درباره ناموس و عیالم، جدم فرمود:
نور دیده، و قد شاء الله ان یری حرمك سبایا علی اقطاب المطایا.
خدا خواسته حرم تو كه حرم عصمت و طهارتند اسیروار بر شتران بی جهاز سوار شوند و به شهر و دیارشان ببرند و انی و الله ساصبر ای پادشاه جن به ذات اقدس الهی من بخواست خدا و اشاره رسولش صبر نموده و برای كشته شدن آماده ام و تن به اسیری اهل و عیالم داده ام و خدا احكم الحاكمین می باشد.